دو ماهی است که میخوام به پرسشنامه خودشناسی که تو یه کتاب دیدم رو در وبلاگ پست کنم ولی خب بر اثر تنبلی این کار رو نمیکنم. من آدم خیلی کمالگرایی ام. این ممکنه خوب باشه ممکنه بد باشه. حتی نشونههای کمالگرایی رو هم در بچگی خودم جستجو و پیدا کردم. مثلا انسان و دنیا باهم خاصیتشون اینه که تو دنیا از هرچیزی بهترین و بیشترینش رو میخواد. یه نوع کمال طلبی. خب اگر آدمیاینگونه نباشه به نظرم مریضه. ولی اگر ما این وسط چیزی رو وارد ماجرا کنیم. یا بهتره بگم خودمون رو وارد ماجرایی کنیم، بحث عوض میشه. چیزی به اسم دین. الان حتما میگی کهای بابا همش این اسم کلیشهای و مسخره. دین دین دین. به نظر من اونقدر اسمشو الکی به کار بردیم دیگه جذابیتش از بین رفته. از کار افتاده. دیگه طرف از ظاهرش نمیتونه چیزی رو شناسایی کنه. حتما برای شناختنش باید تا تهش بره. فقط بره.
نمیدونم شاید بهتره به جای اون کلمه بهش بگیم عشق بهتر باشه. مثلا فرض کنید عاشق یه دختری هستید با کمالات (با کمالات؛ دیگه حال و حوصله گفتن ویژگیهای خوب جنس مخالف رو ندارم)، همش هم به دنبال به دست آوردن دلش هستید. به ظاهر داره خوب پیش میره ولی اون یواشکی متوجه غلطایی میشه که تو پشت سر اون و تو خلوت و جاهای دیگه که حضور نداره انجام میدی. اون فهمیده ولی تو متوجه فهمیدن اون نیستی. آخر سر یبار با نامهربونی طردت میکنه. و ناراحت میشی. از اونجایی که خیلی عاشقشی خودتو میکشی تا فقط بفهمیچرا ناراحت شده. خدا کنه که بگه چرا ناراحته. ما خیلی خوش بینیم و فرض میکنیم که بگه. اگر عشقت واقعی باشه، میگی که غلط کردم خواهش میکنم ندید بگیر و قول میدم جبران کنم. قول نمیدم دیگه خطایی نکنم چون انسان ممکن الخطاست. ولی قول میدم و سعی میکنم از اشتباهاتم کم کنم و هرچیزی که تورو ناراحت کرده از میون بردارم.
بازدید : 834
جمعه 25 ارديبهشت 1399 زمان : 14:22